در دنیای پیچیده و پویای امروز، تولید محتوا به یکی از ابزارهای حیاتی تبدیل شده است که شرکت‌ها و فعالان اقتصادی برای جذب مخاطبان و ارتقاء نام تجاری خود از آن بهره می‌برند. اما چگونه می‌توان تضمین کرد که محتوای تولیدی، علاوه بر جذابیت و اثربخشی، با استراتژی‌ها و اهداف کسب و کار هماهنگ باشد؟ در این راستا، واژه‌ی “بریف محتوا” به عنوان کلیدی برای درک و تعیین مسیر در تولید محتوا پر رنگ شده است.
بریف محتوا به عنوان یک سند کوتاه اما حیاتی، نقش مهمی در ایجاد ارتباط موثر بین نویسنده و کارفرما دارد. این سند، نقطه شروعی است که نویسنده را با اهداف و توقعات کارفرما آشنا می‌کند و اطمینان حاصل می‌کند که همه طرف‌ها در یک جهت حرکت می‌کنند. از این رو، در مقاله حاضر، به بررسی اهمیت بریف محتوا، مؤلفه‌های آن، و چگونگی استفاده از آن برای تولید محتوای هدفمند و مؤثر می‌پردازیم.
بریف محتوا چیست؟
بریف محتوا یا خلاصه محتوا یک نمای کلی از محتوای یک مقاله یا متن است. این خلاصه توسط استراتژیست محتوا تهیه می‌شود و به نویسنده به عنوان یک راهنمای کوتاه و مفید ارائه می‌شود. هدف اصلی بریف محتوا ارائه یک دید کلی و سریع به مخاطب است تا او بتواند با یک نگاه به این خلاصه، مفهوم اصلی و اطلاعات کلیدی متن را درک کند. این محتوا شامل اطلاعاتی مانند مخاطبان هدف، اهداف محتوا، لحن و سبک مطلوب، موضوع اصلی، کلمات کلیدی، تکنیک‌های بهینه‌سازی محتوا و ساختار مطلب می‌باشد. به کمک بریف محتوا، نویسنده می‌تواند محتوای هدفمندی را با دقت بیشتری ایجاد کرده و نیازهای خوانندگان را مد نظر قرار دهد.
هدف از نوشتن بریف محتوا چیست؟
هدف اصلی از نوشتن بریف محتوا، راهنمای کوتاه و جامع است که بین کارفرما (فرد یا سازمانی که محتوا را سفارش داده است) و تولیدکننده محتوا (نویسنده یا کارشناس محتوا) به اشتراک گذاشته می‌شود. این سند خلاصه‌ای فشرده از اهداف، نیازها، و ترجیحات کارفرما را ارائه می‌دهد و نویسنده را در تولید محتوایی مطابق با این اطلاعات هدایت می‌کند. هدف اصلی این بریف، اطمینان حاصل کردن از اینکه نویسنده به درستی درک کرده و محتوا را با دقت و نظر کارفرما ایجاد کند. این سند به عنوان یک ابزار ارتباطی موثر عمل می‌کند و باعث هماهنگی بهتر و تولید محتوای با کیفیت تر میان طرفین می باشد.
اهمیت بریف محتوا در تولید محتوا چیست؟
بریف محتوا یک ابزار کلیدی و حیاتی در فرآیند نوشتن و ارائه محتوا بسیار اهمیت دارد. این سند که به صورت خلاصه و دقیق اطلاعات اصلی محتوا را ارائه می‌دهد، نقش یک راهنما برای تولیدکنندگان محتوا را دارد. از جمله اهمیت‌های بریف محتوا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- شفافیت بیشتر: بریف محتوا با ارائه دقیق اطلاعات در مورد اهداف، مخاطبان، و خصوصیات محتوا، شفافیت کار تولیدکننده محتوا را افزایش می‌دهد. این شفافیت درک بهتری از انتظارات کارفرما را به نویسنده می‌دهد و منجر به تولید محتوایی مطابق با اهداف مشخص می‌شود.
- صرفه‌جویی در زمان و منابع : اهمیت بریف محتوا به عنوان یک راهنما کمک می‌کند تا نویسنده بتواند به سرعت و با دقت محتوا را تولید کند. این سند از نویسنده خواسته می‌شود که بر اساس دستورالعمل‌ها و اطلاعات دقیق در بریف، محتوای مورد نظر را ایجاد کند و این کار به صرفه‌جویی در زمان و منابع کمک می‌کند.
- بهبود کیفیت محتوا: اطلاعات دقیق و کامل در بریف محتوا به نویسنده این امکان را می‌دهد تا محتوای با کیفیت و متناسب با نیازمندی‌ها تولید کند. با داشتن دستورالعمل‌ها و اطلاعات مشخص در بریف، محتوا به شکلی بهینه و با کیفیت تر ایجاد می‌شود.
- تسهیل همکاری بین طرفین : تسهیل همکاری بین طرفین در بریف محتوا به عنوان یک ابزار ابتدایی در تعیین اهداف و انتظارات، همکاری بین تولیدکننده محتوا و کارفرما را تسهیل می‌کند. این سند اطمینان می‌دهد که هر دو طرف در یک جهت حرکت کرده و به بهترین نتیجه ممکن دست پیدا می‌کنند.
ویژگی های بریف محتوا
ویژگی‌های بریف محتوا نقش بسیار حیاتی در تولید محتوای با کیفیت و هدفمند می‌باشند. این ویژگی‌ها به تولیدکنندگان محتوا کمک می‌کنند تا محتوایی مطابق با نیازها و هدف کسب و کار ارائه دهند. در ادامه به توضیح ویژگی‌های بریف محتوا می‌پردازیم:
اهداف واضح: اهداف که در بریف محتوا ذکر می‌شوند، مسیر را به تولیدکنندگان محتوا نشان می‌دهند. این اهداف باید صریح و مشخص باشند تا تیم محتوا بداند چه مواردی را باید در نظر بگیرد و چگونه محتوایی را ایجاد کند که به بهترین شکل با اهداف هماهنگ باشد.
مخاطب هدف: شناخت دقیق از مخاطبان و هدف یک کلید در تولید محتواست. این ویژگی اطمینان می‌دهد که محتوا به درستی به مخاطبان ارائه شود و نیازها و ترجیحات آنها در نظر گرفته شوند. بریف محتوا باید به وضوح توضیح دهد که مخاطبان چه خصوصیاتی دارند و چگونه محتوا برای آنها مناسب خواهد بود.
دستور العمل‌های کسب و کار: دستور العمل‌های کسب و کار در بریف محتوا باید به دقت مشخص شوند. این دستور العمل‌ها شامل لحن برند، سبک محتوا، پیام برند، قالب و فرمت محتوا می‌باشد. این اطلاعات به تولیدکننده محتوا کمک می‌کنند تا یک محتوایی مطابق با شناخته‌شده برند ایجاد کند.
نوع و فرمت محتوا: این ویژگی به تولیدکنندگان محتوا می‌گوید که محتوا به چه صورتی باید ارائه شود. آیا این محتوا باید متنی، تصویری، یا صوتی باشد؟ همچنین، قالب محتوا و فرمت آن نیز از طریق بریف محتوا مشخص می‌شود.
کلمات کلیدی: انتخاب کلمات کلیدی در بریف محتوا به تولیدکننده محتوا اطمینان می‌دهد که محتوا به خوبی در موتورهای جستجو دیده شوند. این کلمات کلیدی باید با توجه به جستجوهای مرتبط با کسب و کار انتخاب شوند.
زمان تحویل: تعیین زمان تحویل از ویژگی‌های مهم بریف محتوا است. این ویژگی به تیم تولید محتوا کمک می‌کند تا برنامه ریزی مناسبی داشته باشد و محتوا به موقع تحویل داده شود، که برای حفظ کیفیت و ارتباط با مخاطبان بسیار حائز اهمیت است.
بریف محتوایی خوب چه بخش‌هایی دارد؟
بریف محتوایی خوب، به شرایط خاصی که مرتبط با متن و هدف کلی آن است، بستگی دارد. با توجه به اطلاعات داده شده، هرکدام از موارد بریف محتوایی خوب چه بخش‌هایی دارد را به شرح زیر توضیح می‌دهم:
1. مخاطب هدف
مخاطب هدف، گروهی از افراد یا جمعیتی است که به یک محتوا یا پیام خاص توجه می‌کنند. توصیف دقیق مخاطب هدف شامل جزئیاتی همچون گروه سنی، جنسیت، سطح دانش و علایق مشخص می‌شود. به عبارت دیگر، این افراد یک گروه هستند که نویسنده یا سازنده محتوا از آنها انتظار دارد پیام خود را به آنها ارسال کند و از محتوا یا پیام خود برای ارائه اطلاعات و ارزش به آنها استفاده کند. تعریف دقیق از مخاطب هدف می‌تواند به بهبود ارتباط و اثربخشی محتوا کمک کند.
2. پیغام برند
پیغام برند، مجموعه‌ای از پیام‌ها و ارزش‌هایی است که یک برند می‌خواهد به مشتریان و جامعه انتقال دهد. این پیام‌ها به شکلی استراتژیک و هماهنگ، ارتباط برقرار می‌کنند و هویت و شخصیت برند را تعیین می‌کنند. پیغام برند باید با ارزش‌ها، اهداف، و شناختی که برند دارد، همخوانی داشته باشد و احساسات، اعتقادات، و ارزش‌های برند را به مشتریان منتقل کند.
3. بخش‌های مختلف محتوا
در بخش‌های مختلف محتوا، اولین بخش یعنی مقدمه، نویسنده به صورت مختصر موضوع محتوا را معرفی می‌کند و هدف اصلی خود را اعلام می‌کند. این بخش اهمیت زیادی دارد، زیرا خواننده را به مطالعه بیشتر ترغیب می‌کند و اطلاعات اولیه‌ای را ارائه می‌دهد.
در بخش بدنه متن، نویسنده با جزئیات و توضیحات جامع، محتوای اصلی مقاله را به گونه‌ای ارائه می‌دهد که به ترتیب منطقی ارتباط داشته باشند. هر بخش از بدنه متن باید به گونه‌ای باشد که ساختار اطلاعات را به خواننده ارائه دهد و همچنین جذاب و قابل فهم باشد.
در بخش پایانی، یعنی پایان محتوا، نویسنده به اهمیت مطلب اشاره می‌کند و نتیجه‌گیری را به مخاطبان ارائه می‌دهد. این بخش نقش اساسی در تثبیت اطلاعات و انگیزه خواننده برای ادامه مطالعه دارد. این بخش نهایی به خواننده یک نگاه کلی از محتوا ارائه می‌دهد و اهمیت ویژه‌ای در نقل قول یا ارائه نکات کلیدی دارد.
4. ارائه‌ی موضوعات مرتبط
در ارائه‌ی موضوعات مرتبط، نشان می‌دهد که موضوعات جانبی یا مرتبطی که می‌توانند جذابیت خواننده را افزایش دهند، توسط نویسنده در نظر گرفته شده‌اند. این موضوعات ممکن است اطلاعات جدیدی ارائه دهند یا به عنوان توضیحات تکمیلی برای محتوا عمل کنند. انتخاب موضوعات جانبی باید با محتوا هماهنگ باشد و خواننده بیشتر به محتوا توجه کند.
5. عنوان و عناوین فرعی
عناوین فرعی (یا همان زیرعناوین یا هدینگ‌ها) در طول بخش‌های مختلف مقاله قرار می‌گیرند و ویژگی‌ها یا جزئیات مهم محتوا را به خوبی بیان می‌کنند. این عناوین فرعی برای ساختاردهی مطلب و تجزیه و تحلیل محتوا به بخش‌های کوچکتر بسیار مؤثر هستند. هر عنوان فرعی باید مرتبط به مطلب بعدی باشد و مفهوم خود را به وضوح منعکس کند.
6. تعیین واژه‌ها
در مرحله تعیین واژه، نویسنده باید با دقت کلمات کلیدی و اصطلاحات مهم را انتخاب کند تا مفهوم اصلی مقاله به خواننده منتقل شود. تکرار منظم کلمات کلیدی در طول مقاله به تمرکز بر روی موضوع خاص اشاره دارد و به موتورهای جستجو کمک می‌کند. انتخاب مترادف‌ها و اصطلاحات مرتبط نیز به تنوع لغوی کمک می‌کند و دامنه جستجوهای مختلف را پوشش می‌دهد. همچنین، استفاده از کلمات پرسشی مثل “چگونه” و “چرا” نشان‌دهنده توضیح مفاهیم و اطلاعات جامع‌تر در مقاله است. در نهایت، واژگان مختلف مقاله را جذاب‌تر و متنوع‌تر می‌کند و خواننده به مطلب بهتر توجه می‌کند.
نتیجه گیری
در نتیجه، بریف محتوا به عنوان یک ابزار حیاتی در فرآیند تولید محتوا برای کسب و کارها بیان شد. این سند ساده نه تنها به بهینه‌سازی ارتباط بین کارفرما و نویسنده کمک می‌کند بلکه با کاهش خطاها و افزایش شفافیت، زمان و هزینه‌های مرتبط با تولید محتوا را بهبود می‌بخشد. همچنین، اهمیت این ابزار در رقابت برتری در دنیای آنلاین و جلب توجه مخاطبان افزایش یافته است. با استفاده هوشمندانه از اصول و نکات بریف محتوا، کسب و کارها می‌توانند محتوای مؤثری را تولید کرده و در مسیر رشد و توسعه خود قرار گیرند.
